استاندار یک مدیر بی تجربه را به جای مدیر لایق نقده ای به سمت ریاست بهزیستی استان منسوب کرد

بنا به گزارش خبرنگارسلدوز از ارومیه - به دنبال تاکید سازمان بهزیستی کشور ودرخواست رئیس این سازمان ازجناب آقای یوسف رضائی رئیس کنونی اداره بهزیستی ارومیه از ایشان جهت قبول ریاست سازمان استان و پس از دو ماه سرانجام پس از تعیین روز معارفه وی وتکمیل شدن مقدمات ریاست آقای رضایی استاندار آذربایجان غربی در یک اقدام نسنجیده فردی را صرفا برای ریاست این سازمان در استان استخدام کرد !!! فرد فوق الذکر ...

به نام ابراهیم علیزاده با 35 سال سن هیچگونه سابقه فعالیت در این نهاد را نداشته وصرفا به صلاحدید خود شخص استاندار به این سازمان معرفی شده منابع آگاه خبر دادند که این شخص از بستگان نزدیک استاندار میباشد بنا به گزارش همین منابع به دنبال ورود وی به این اداره وعزل و نصبهای غیر کارشناسی وصرفا سلیقه ای تعداد زیادی از کارکنان این اداره از رفتار وی شاکی بوده ومنتظر اقدام جدی مسئولین در تغییر این مدیر سفارشی میباشند

عدم اتمام جاده حیدرآبادبعلت عدم نظارت اداره

بیش از چند سال از آغاز پروژه ملی جاده نقده -ارومیه از مسیر حیدر آباد میگذرد وتا کنون چندین بار از سوی مسئولان امر وعده اتمام چند ماهه آن را شنیده ایم و همانطور که در خبرهای قبلی تاکید شده بود پیمانکار این جاده که البته تنهاپیمانکار موجود در منطقه نسبت به این گونه طرحهاست وعده اتمام این پروژه را تا اواسط تیر ماه امسال داده بود لکن با کمال تاسف باز هم مردم نتوانستند اتمام این طرح را که فاصله یک ساعته نقده تا ارومیه را15 تا 20 دقیقه کاهش میدهد جشن بگیرند وباز پیمانکار این طرح ملی کار خود را انجام ندادند بدیهیست که اینچنین عملکرد ضعیف برای یک پیمانکار محلی به دنبال ضعف مدیریت استان وضعف نظارت مسئولان امر استانی میباشد واگر از اول مسئولان استانی اداره راه وترابری مساله را تحت نظر داشته وپیگیری میکردند تا کنون چندین بار باید شاهد افتتاح آن میبودیم واین جفایی بزرگ برای مردم محروم منطقه نقده میباشد. امید داریم که مسئولان از این عدم تحرک خارج شده ونسبت به اتمام این طرح اقدامی انجام دهند.

وقتی که همه آیه الله میشوند

آقای کروبی برای فوت آیت الله فاضل مراسم ختم می گیرند، مراسم ختم گرفتن برای فوت یک مرجع بزرگ در عرف حوزویون نشان از ورود به عرصه مرجعیت دارد! در تبلیغات این مراسم در نشریات اصلاح طلب جماعت به مراسمی که توسط «آیت الله کروبی» برگزاری می شود دعوت شده بودند. چند وقتی که وقت کمی هم نیست، آقای کروبی یا جدیدا آیت الله کروبی برای طلاب شهریه می دهد! در ضمن یک سری هدایای فرهنگی هم در قم از طریق دفتر اعتماد ملی پخش می شود با مهر از طرف آیت الله کروبی (این آخری را اطمینان ندارم البته)... به نقل از وبلاگ محمد مسیح

افشاگری ابوذر منتظر القائم

به نقل از وبلاگستان: حسین درخشان با نوشتن متنی بفارسی و درج اشاره هایی به وضعیت محل زندگی پدری خود ، تقریبا به همه می فهماند که در ایران قرار دارد. وی بی سر و صدا به تهران رفته است . اما در وبلاگ فارسی اش با انتشار یک عکس مونتاز شده مدعی میشود که پست های قبلی اش دروغ بوده و کماکان در خارج از کشور بسر می برد. چند روز قبل از ورود حسین درخشان به ایران ، وی در وبلاگ آشکار انگلیسی خود ، ورودش به ایران را اعلام می کند. وی هرچند در وبلاگ فارسی اشاره ای به آن متن نمی کند ، اما با نوشتن اشاره ای از سوی نیک آهنگ کوثر ، وی را به "بخطر انداختن جان خودش و لو دادن او به ج.ا.ا" متهم می کند. این درحالیست که اصولا برای هیچ کس محدودیتی در رابطه با مطالعه ء آن متن انگلیسی وجود نداشته و در واقع ، مطلب نیک آهنگ هم در راستای همان متن حسین درخشان قرار دارد. عکس هایی از وی در مورد حضور در تجمع زنان حوالی میدان انقلاب منتشر می شود که وی را در حال فرار کردن نشان می دهد. جالب اینجاست ، عکس ها از فاصله بسیار نزدیک و با کیفیت بسیار خوب تهیه شده است. وبلاگ تخته سیاه ُ‌با فونت بسیار درشت، وی را رهبر اپوزیسیون وبلاگ نویسان معرفی و عکس های وی در میدان انقلاب و دانشگاه تهران را منتشر می کند. وی بناگاه ، چند روز مانده به مرحله اول انتخابات نهم ریاست جمهوری در میدان هفتم تیر تهران حاضر شده و از طرف حزب مشارکت در میتینگ تبلیغاتی به نفع معین شرکت می کند. وی به محض اعلام نتایج انتخابات مرحله اول ، از کشور خارج می شود. وی پس از خروج از کشور در وبلاگ خود مدعی برخورد مقطعی وزارت اطلاعات با خود می شود. جالب آنجا است ، با مشاهده تصاویر سایت فلیکر ، معلوم می شود که وی لباس سبز رنگ همیشگی خود را که بشدت در عکس های قبلی اش مشهور شده است ، در میدان هفتم تیر پوشیده بوده است . می توان گفت به عبارتی ، او دائما حضور خود در تهران را فریاد می کرده است. نکته تمسخر آمیز تحرکات حسین درخشان ، تلاش این است که مدعی شده ، بدون هماهنگی لایه های ویژه و امنیتی اپوزیسیون در قدرت ( حزب مشارکت) به کشور وارد و خارج شده است ! البته وی در مورد اینکه این موضوع چگونه رخ داده است ، توضیحی نمی دهد... مدتی از این موضوع می گذرد...رویکرد بسیار تند وی علیه دولت نهم و نظام اسلامی، تا چند ماه پس از اتمام انتخابات حفظ می شود. حسین درخشان پس از این مدت ، از آمریکا خارج شده و به اروپا می رود . وی آرام آرام پروژه و ماموریت جدید خود برای ضد انقلاب را کلید می زند. حسین درخشان پس از مدتی ، با طراحی یک چهرهء دوسویه ، آرام آرام ، جهت محتویات جدید وبلاگ خود را تغییر می دهد. چهره جدید حسین درخشان دو ویژگی دارد : 1- این چهره ، از خود فردی مستقل از سایر اپوزیسیون و مشکل دار با آنها را به نمایش می گذارد. در این چهره حسین درخشان با عناصری همچون نیک آهنگ کوثر ، حسین باستانی و برخی دیگر از اپوزیسیون رسانه ای ، درگیر است. این ها همه درحالیست که حسین درخشان بشکل غیر انکار و اختفاء، در تمامی پروژه هایی که عناصر اصلی درگیر با وی حضور دارند ، حضور دارد. 2- حسین درخشان جدید ، رویکردی بظاهر عقلانی نسبت به مسائل درجریان پیرامون ایران در خارج از کشور از خود به نمایش می گذارد . وی از خود چهره ای منطقی ، دلسوز و منتقد مصلح به نمایش گذاشته و سعی دارد خود را فردی نگران و علاقمند به سرنوشت حقیقی وطن خود ، معرفی کند. در این چهره جدید، حسین درخشان ، با حاکمیت ج.ا.ا نیز دیالوگی شبه محترمانه و تقریبا جذاب ، آغاز می کند. تاجایی که در وبلاگش یک تار موی نظام ج.ا.ا را با اپوزیسیون قابل معاوضه نمی داند ! فاز اصلی عمکرد جدید حسین درخشان ، با حمله به برخی پروژه های علنی ضد انقلاب علیه ج.ا.ا کلید می خورد . این فاز نیز همانند چهره جدید درخشان، دو وجهی

سایت سولدوز با قالبی جدید براه افتاد

پیام مدیر سایت سولدوز به کاربران

با سلام و آرزوي موفقيت روز افزون براي شما عزيزان ودوستان گرامي همچنانكه ميبينيد پس از نزديك به دو سال فعاليت خبري واطلاع رساني در سايت سولدوز هم اكنون با طرحي نو وقالبي زيبا در خدمت شما دوستداران عرصه اطلاع رساني به روز وصحيح ميباشيم اميد است كه اين تلاش شبانه روزي دست اندركاران مقبول كاربران عزيز باشد
ميتوانيد قالب جديد سايت را ديده ونظر بدهيد

http://www.suldoz.com/

سه كارخانه مشروب سازي در كردستان عراق

آيا شنيده ايد كه آمريكا سه كارخانه توليد مشروب الكلي در شمال عراق ودر ناحيه كردستان عراق احداث كرده است از اينرو در سالهاي اخير ميزان ورودي اين كالاي قاچاق در مبادي غير رسمي شمال غرب كشور به شدت افزايش يافته و هر روزه دها هزار بطري مشروب در اين شهرها كشف ميشود وهر از چند گاهي هم عده اي از جوونهاي شهرها مخصوصا شهرمون طعمه آتش حرص وطمع اين قاچاقچيها شده وكشته ميشن

نظرتون چيه؟

دوستي لگويي براي سايت سولدوزطراحي كرده وفرستاده به نظر شما چطوره؟

 

آيا احمدي نژاد با اين همه كارشكني راي خواهد آورد

راديو جوان به مناسبت 3 تير نظر سنجي درباره انتخابات رياست جمهوري برگزار كرده براي انتخاب مجدد احمدي ن‍ژاد شماره 1 را به تلفن 30000885 اس ام اس كنید

شايد اين خبر سردار نقدي را بركنار كرد!!!

ستاد مركزي مبارزه با قاچاق كالا و ارز در اطلاعات تازه اي از "حميد باقري درمني" قاچاقچي دانه درشت و بزرگترين قاچاقچي شناسايي شده در كشور، افزود: حميد باقري درمني پس از صدور حكم ضبط كالا و جريمه حدود 13 ميليارد ريال، تلاش وسيعي را آغاز كرده تا با جابجايي برچسب‌ها و كارتن‌هاي كالاها از ضبط كالاهاي قاچاق خود جلوگيري نمايد.
اين ستاد اضافه كرد: برابر اطلاع واصله نام گروه شركتهاي حميد باقري درمني جزء ليست اعلامي رئيس ديوان محاسبات كشور است ( كه بانكها از دادن تسهيلات به او منع شده اند) كه اخبار رسيده حاكي از فشار چند تن از قانون دانان قانون شكن به رئيس ديوان محاسبات جهت بازپس گيري نامه فوق مي باشد.
ستاد مبارزه با قاچاق كالا در بخش ديگري از گزارش خود آورده است: نامبرده با ادعاي احداث كارخانه توليد خودروي لوكس به اندازه بنز، بي‌.ام.و در گرمسار و نصب سوله و اشتغالزايي براي 1500 نفر اقدام به اخذ 60 ميليارد تومان وام مي‌نمايد و سپس مكان فوق را تبديل به انبار اجناس قاچاق مي‌نمايد كه در زمان دومين دستگيري وي به حكم بازپرس گرمسار و نيابت اعطايي به دادسراي تهران، عليرغم مقاومت 5/2 ساعته و جلوگيري از اجراي حكم، وي در ساعت 11 شب دستگير و به پليس آگاهي تهران بزرگ منتقل گرديد. اما فرداي آن روز عليرغم صراحت حكم بازپرس گرمسار مبني ب تفهيم اتهام به نامبرده و صدور قرار بازداشت موقت برخلاف مقررات جاري آيين دادرسي با اخذ تعهد اخلاقي از متهم به قاچاق حدود 9 ميليارد ريال ، وي را آزاد مي نمايند.
در ادامه گزارش ستاد مبارزه با قاچاق كالا و ارز به نامه رئيس دفتر هماهنگي و نظارت هيات‌هاي رسيدگي به تخلفات اداري به وزير محترم اقتصاد و دارايي در خصوص نامبرده اشاره شده و آمده است: حميد باقري درمني طبق مستندات موجود رقمي بالغ بر 20 هزار ميليارد ريال اعم از ريالي و ارزي به نظام بانكي كشور بدهكار است. عمده دريافتي‌هاي نامبرده بازگشايي بي ضابطه LC از سوي بانك‌هاي عامل و بر اساس زد و بند با برخي از پرسنل بوده است. در اين ميان تخلف برخي از آنان محرز مي‌باشد و طبق پرونده‌هاي تخلفاتي طي يكسال اخير و در دوره مديريت جديد وزارتخانه از سوي بانك اخراج شده‌اند .
در بخش ديگري از اين نامه آمده است: تاكنون نامبرده يك ميليارد و يكصد و پانزده ميليون دلار تسهيلات ارزي از بانك‌ها دريافت كرده و 100 ميليون دلار نيز از صندوق ذخيره ارزي دريافت كرده كه تعهدات پرداخت آن بانك‌هاي داخلي است و عمدتا بصورت يوزانس بوده است.
تمامي بررسي‌ها نيز نشان مي‌دهد كه نامبرده به هيچ يك از تعهدات خود در قبال بانك‌ها عمل نكرده است. ايجاد سپرده به نام خود و اعضاي خانواده و سوء استفاده از اعتبارات سپرده جهت كسب اعتبار شركت زنجيره‌اي غير فعال از ديگر شگردهاي اخذ تسهيلات كلان توسط نامبرده بوده است. از سوي ديگر تمام فعاليت‌هاي نامبرده در زمينه قاچاق كالا، پولشويي و ايجاد دفاتر بازرگاني در كشور امارات بوده كه متاسفانه با نفوذ در گمركات خرمشهر، سلفچگان، چابهار، سيرجان و جنوب تهران و زد بند بابرخي مسئولين گمركي، مرتكب تخلفات گسترده در زمينه واردات كالا شده است.
در ادامه اين نامه اشاره شده است هم اكنون چند محموله بزرگ از كالاهاي قاچاق شده توسط نامبرده و عوامل مربوطه توسط وزارت اطلاعات كشف و ضبط شده است و نامبرده تحت تعقيب قضايي است.

خدايا! تو را شكر مي‏كنم كه با فقر آشنايم كردي!

... ... .

خدايا! تو را شكر مي‏كنم كه با فقر آشنايم كردي تا رنج گرسنگان را بفهمم و فشار دروني نيازمندان را درك كنم.

خدايا! تو را شكر مي‏كنم كه باران تهمت ودروغ و ناسزا را عليه من سرازير كردي، تا در ميان توفان‏هاي وحشتناك ظلم و جهل و تهمت غوطه‏ور شوم، و ناله حق‏طلبانه من در برابر غرش تندرهاي دشمنان و بدخواهان محو و نابود گردد، و در دامان عميق و پرشكوه درد، سر به گريبان فطرت خود فرو برم. و درد و رنج علي را تا اعماق روحم احساس كنم، علي بزرگ، علي نمونه، علي مظهر اسلام و عنايت و عبادت و محبت و ايمان و عشق و تكامل، كه با تمام عظمتش، و با تمام درخشش خيره‏كننده‏اش، بيش از هر كس مورد تهمت و دروغ و ناسزا قرار گرفت، و بيش از هزاروچهارصد سال تاريخ، و هزارها عبرت روزگار، هنوز هم هجوم تبليغات شوم طاغوتيان در اذهان اكثريت مسلمانان باقي نمانده است و شخصيت بي‏همتاي اين نمونه روزگار براي ميليون‏ها بشر ناشناخته مانده است.

خدايا! تو را شكر مي‏كنم كه مرا با درد آشنا كردي تا درد دردمندان را لمس كنم، و به ارزش كيميايي درد پي ببرم، و «ناخالصي»هاي وجودم را در آتش درد بسوزم، و خواسته‏هاي نفساني خود را زير كوه غم و درد بكوبم، و هنگام راه رفتن بر روي زمين و نفس كشيدن هوا، وجدانم آسوده و خاطرم آرام باشد تا به وجود خود پي ببرم و موجوديت خود را حس كنم.

خدايا! تو را شكر مي‏كنم كه تو مرا در آتش عشق گداختي، و همه موجودات و «خواستني»ها را بجز عشق و معشوق در نظرم خوار و بي‏مقدار كردي، تا از كنار هر حادثه وحشتناك به سادگي و آرامي بگذرم. دردها، تهمت‏ها، ظلم‏ها، فشارها، و شكنجه ‏ها را با سهولت تحمل كنم.

خدايا! تو را شكر مي‏كنم كه لذت معراج را بر روحم ارزاني داشتي، تا گاه‏گاهي از دنياي ماده درگذرم، و آنجا جز وجود تو را نبينم و جز «بقا»ي تو چيزي نخواهم، و بازگشت از «ملكوت اعلي» براي من شكنجه‏اي آسماني باشد كه ديگر به چيزي دل نبندم و چيزي دلم را نربايد.

خدايا! اكنون احساس مي‏كنم كه در دريايي از درد غوطه مي‏خورم، در دنيايي از غم و حسرت غرق شده‏ام، به حدي كه اگر آسمان‏ها و زمين را و همه ثروت وجود را به من ارزاني داري به سهولت رد مي‏كنم، و اگر همه عالم را عليه من آتش كني، و آسماني از عذاب بر سرم بريزي و زير كوه‏هاي غم و درد مرا شكنجه كني، حتي آخ نگويم، كوچكترين گله‏اي نكنم، كمترين ناراحتي به خود راه ندهم، فقط به شرط آنكه ذكر خود را، و ياد خود را و زيبايي خود را از من نگيري، و مرا در همان حال به دست بلا بسپاري، به شرط آنكه بدانم اين بلا از محبوب به من رسيده است تا احساس لذت كنم، و همه دردها و شكنجه‏ها را به جان و دل بخرم، و اثبات كنم كه عزت و ذلت دنيا براي من يكسان است، لذت و درد دنيا مرا تكان نمي‏دهد و شكست و پيروزي مادي در من تأثيري ندارد.

خوش نداشتم و ندارم، كه دوستانم و بزرگان به خاطر دوستي و محبت از من دفاع كنند، و مرا از ميان توفان بلاي حوادث نجات دهند، خوش نداشتم كه رحمت و شفقت دوستان و مخلصين را برانگيزم، و از قدرت معنوي و مادي آنان در راه هدف مقدس خويش استفاده كنم.

اما هميشه مي‏خواستم كه شمع باشم و بسوزم و نور بدهم و نمونه‏اي از مبارزه و كلمه حق و مقاومت در مقابل ظلم باشم؛ مي‏خواستم هميشه مظهر فداكاري و شجاعت باشم و پرچم شهادت را در راه خدا به دوش بكشم. مي‏خواستم در درياي فقر غوطه بخورم و دست نياز به سوي كسي دراز نكنم، مي‏خواستم فرياد شوم و زمين و آسمان را با فداكاري و ايمان و پايداري خود بلرزانم، مي‏خواستم ميزان حق و باطل باشم، و دروغ‏گويان و مصلحت‏طلبان و غرض‏ورزان را رسوا كنم، مي‏خواستم آن‏چنان نمونه‏اي در برابر مردم بوجود آورم كه هيچ حجتي براي چپ و راست نماند، و طريق مستقيم، روشن و صريح و معلوم باشد، و هر كس در معركه سرنوشت، مورد امتحان سخت قرار نگيرد و راه فرار براي كسي نماند.

اما هميشه آرزو داشتم اگر دوستانم مي‏خواهند از من دفاع كنند، به خاطر حق دفاع كنند، نه به خاطر محبت و دوستي، اگر به هدف من علاقمندند، به خاطر طرفداري از حق باشد، نه رحم و شفقت به دوستي دل‏سوخته و رنج‏ديده كه احياناً كسب قلب او ثواب داشته باشد.

خدايا! هدايتم كن! زيرا مي‏دانم كه گمراهي چه بلاي خطرناكي است.
خدايا! هدايتم كن! زيرا مي‏دانم كه گمراهي چه بلاي خطرناكي است.
خدايا! هدايتم كن! كه ظلم نكنم، زيرا مي‏دانم كه ظلم چه گناه نابخشودني است.
خدايا! نگذار دروغ بگويم، زيرا دروغ ظلم كثيفي است.

خدايا! محتاجم مكن كه تهمت به كسي بزنم، زيرا تهمت، خيانت ظالمانه‏اي است.
خدايا! ارشادم كن كه بي‏انصافي نكنم، زيرا كسي كه انصاف ندارد شرف ندارد.
خدايا! راهنمايم باش تا حق كسي را ضايع نكنم، كه بي‏احترامي به يك انسان، همانا كفر خداي بزرگ است.
خدايا! مرا از بلاي غرور و خودخواهي نجات ده، تا حقايق وجود را ببينم و جمال زيباي تو را مشاهده كنم.

خدايا! پستي دنيا و ناپايداري روزگار را هميشه در نظرم جلوه‏گرساز، تا فريب زرق و برق عالم خاكي، مرا از ياد تو دور نكند.
خدايا! من كوچكم، ضعيفم، ناچيزم، پركاهي در مقابل توفان‏ها هستم، به من ديده‏اي عبرت‏بين ده، تا ناچيزي خود را ببينم و عظمت و جلال تو را براستي بفهمم و به درستي تسبيح كنم.
خدايا! دلم از ظلم و ستم گرفته است، تو را به عدالتت سوگند مي‏دهم كه مرا در زمره ستمگران و ظالمان قرار ندهي.

خدايا! مي‏خواهم فقيري بي‏‏نياز باشم، كه جاذبه‏هاي مادي زندگي، مرا از زيبايي و عظمت تو غافل نگرداند.
خدايا! خوش دارم گمنام و تنها باشم، تا در غوغاي كشمكش‏هاي پوچ مدفون نشوم.
خدايا! دردمندم، روحم از شدت درد مي‏سوزد، قلبم مي‏جوشد، احساسم شعله مي‏كشد، و بندبند وجودم از شدت درد صيحه مي‏زند، تو مرا در بستر مرگ آسايش بخش.

خسته‌‏ام، پير شده‏ام، دل‏شكسته‏ام، نااميدم، ديگر آرزويي ندارم، احساس مي‏كنم كه اين دنيا ديگر جاي من نيست، با همه وداع مي‏كنم، و مي‏خواهم فقط با خداي خود تنها باشم.

خدايا! به سوي تو مي‏آيم، از عالم و عالميان مي‏گريزم، تو مرا در جوار رحمت خود سكني ده.

موشك پرتاب ماهواره ايران

سلام دوستان

آيا درباره موشكي كه ماهواره ايران با آن پرتاب خواهد شد چيزي شنيده ايد

كارشناسان در حال حاضر مشغول نصب باتريهاي اين موشك هستند وشركتي كار تجهيز آن را انجام مي دهد . در حال حاضر دو نوع موشك براي پرتاب ماهواره در حال بررسي است . يكي از اين موشكها با كمك روسها در حال آماده شدن است وديگري با توانمدي هاي داخلي ساخته ميشود.