متن كامل سخنرانی رهبر انقلاب در حرم امام خمينی
امام بارها فرمود قضاوت در مورد اشخاص بايد با معيار
حال كنونى اشخاص باشد. گذشتهى اشخاص، مورد توجه نيست. گذشته مال آن وقتى
است كه حال فعلى معلوم نباشد. انسان به آن گذشته تمسك كند و بگويد: خوب،
قبلاً اينجورى بوده، حالا هم لابد همان جور است. اگر حال فعلى اشخاص در
نقطهى مقابل آن گذشته بود، آن گذشته ديگر كارائى ندارد. اين همان قضاوتى
بود كه امام اميرالمؤمنين (عليه الصّلاة و السّلام) با جناب طلحه و جناب
زبير كرد. شما بايد بدانيد طلحه و زبير مردمان كوچكى نبودند. جناب زبير
سوابقى درخشان دارد كه نظير آن را كمتر كسى از اصحاب اميرالمؤمنين داشت.
بعد از به خلافت رسيدن جناب ابىبكر، در همان روزهاى اول، پاى منبر ابىبكر
چند نفر از صحابه بلند شدند، اظهار مخالفت كردند، گفتند: حق با شما نيست؛
حق با علىبنابىطالب است. اسم اين اشخاص در تاريخ ثبت است. اينها چيزهائى
نيست كه شيعه نقل كرده باشد؛ نه، اين در همهى كتب تواريخ ذكر شده است.
يكى از آن اشخاصى كه پاى منبر جناب ابىبكر بلند شد و از حق اميرالمؤمنين
دفاع كرد، زبير است. اين سابقهى زبير است. مابين آن روز و روزى كه زبير
روى اميرالمؤمنين شمشير كشيد، فاصله بيست و پنج سال است. حالا برادران اهل
سنت از طرف طلحه و زبير اعتذار ميكنند، ميگويند آنها اجتهادشان به اينجا
منتهى شد؛ خيلى خوب، حالا هر چى. ما راجع به اينكه آنها در مقابل خداى
متعال چه وضعى دارند، الان در مقام آن نيستيم؛ اما اميرالمؤمنين با اينها
چه كرد؟ جنگيد. اميرالمؤمنين از مدينه لشكر كشيد، رفت طرف كوفه و بصره،
براى جنگ با طلحه و زبير. يعنى آن سوابق محو شد، تمام شد. امام ملاكش اين
بود، معيارش اين بود.
ادامه نوشته
+ نوشته شده در یکشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۸۹ ساعت ۲:۱۲ ق.ظ توسط دوره گرد
|