مسترهمفرووهابیت !!! (14)
بالجمله از موضوع اصلي سخن دور افتاديم مقصود بيان كلي ادله اين قوم بود. اكنون وجه تطبيق آن را بر ظهور باب چنانكه گويند گوئيم در سال 1260 هجري قمري جواني از سادات هاشمي از اهل شيراز قيام به دعوي قائميت كرده. . . و چنانكه بر حضرت پيغمبر آيات سماوي نازل مي شد حضرت او نيز مهبط وحي الهي گرديد و اگر بر آن بزرگوار كه ابن العرب بود در ظرف 23 سال 30 جزء كلام الله نازل شد بر اين عاليقدر كه ابن العجم بود در ظرف پنج ساعت هزار بيت آيات وارد گشت به بين تفاوت ره از كجاست تا به كجا»(82)همچنين صبحي پس از ذكر كتب آنان مي گويد:
«خلاصه اين بود فهرست معارف و كتب اين قوم ولي بايد دانست كه اين اطلاعات و معارف در بين اين طايفه عمومي نيست و از اهل بهأ بسيار كم ديده مي شود كسي كه وقوف كامل بر اين امر داشته باشد و اكثر جز آن دلايلي كه از پيش به شرحش پرداختيم و بعضي تعاليم ديگر از قبيل وحدت عالم انساني - صلح عمومي و تساوي حقوق زن و مرد! و ايجاد زبان بين المللي! و غيره از معارف سائره اين مذهب بي خبر و بي بهره اند». (83)البته شايد يكي از دلايل اين امر اين نكته باشد كه آثار اوليه بهائيه جمع آوري شده و حتي براي حفظ الواح! الواح اصلي را از خانواده ها جمع آوري و بهانه آنان نيز حفظ آثار امري بوده است. (84)در اينجا مناسب است به نقشه استعمارگران كه در قرن 18 ميلادي به صورت دستورالعمل به عمالشان ابلاغ شده بود اشاره كنيم كه در خاطرات مستر همفر جاسوس انگليسي و شيطان ا نسي قرين با محمد عبدالوهاب - سر سلسله فرقه ضاله «وهابيت» - ذكر شده است.
مستر «همفر» به نقل از كتاب اهدايي دبير كل وزارت مستعمرات به خود مي نويسد:
«اما سفارش هاي كتاب («چگونه اسلام را در كوبيم») براي از ميان بردن نقطه هاي قوت.
كتاب به موارد زير سفارش مي كند:
1- زنده كردن فريادهاي قومي، سرزميني، زباني، نژادي و مانند اينها در ميان مسلمانها؛ چنان كه بايد به مسلمانان سفارش كرد كه به تمدن گذشته كشورهاي خود و قهرمانان پيش از اسلام توجه كنند: همچون زنده كردن فرعون ها در مصر، دوگانه پرستي در ايران، تمدن بابلي در عراق و ديگر مواردي كه در كتاب به شرح آمده است.
2- پراكندن چهار چيز ضروري است: شراب، قمار، زنا و گوشت خوك آشكارا يا نهاني. كتاب به همكاري با يهوديان، مسيحيان، مجوس و صابئان(85) كه در سرزمين هاي اسلامي زندگي مي كنند، فرا مي خواند تا اين امور زنده نگه داشته شوند؛ از وزارت مستعمرات مي خواهد تا از خزانه خود براي كارمنداني كه امور را مي پراكنند حقوق مشخص نمايد. هر كه توانست اين امور را گسترده و همه گير كند به او جايزه دهد و تشويق نمايد. كتاب، از نمايندگان دولت بريتانيا مي خواهد كه آشكار يا پنهان از اين امور پشتيباني كنند و هر اندازه پول كه لازم است هزينه نمايند تا از مجازات عاملان نشر اين كارها جلوگيري شود. كتاب همچنين سفارش مي كند از ربا به هر شكل ترويج شود؛ اين كار افزون بر آنكه اقتصاد ملي را ويران مي كند، مسلمانان را در شكستن قوانين قرآن جرأت مي بخشد. هر كه يك قانون را بشكند شكستن ديگر قانون ها نيز برايش آسان مي شود. كتاب توصيه مي كند كه به مسلمانان گفته شود تنها رباي مضاعف، بر مسلمانان حرام است زيرا قرآن مي گويد: «ربا را دو چندان افزوده نخوريد»(86) و همه گونه هاي ربا حرام نيست.
3 و 4- پيوستگي مردم با عالمان ديني را بايد كاست و برخي مزدوران را جامه عالمان پوشاند. آنگاه اينان همه گونه كار بد انجام دهند تا مردم به هر عالم ديني مشكوك شوند و نتوانند دريابند كه اين عالم است يا مزدور.
. . . يكي از راه هاي كاهش دلبستگي مردم به عالمان ديني گشايش مدارسي است كه مزدوران وزارت در آن كودكان را به گونه اي بپرورند كه عالمان. . . را دوست نداشته باشند. . .
5- ترديد برانگيختن در امر جهاد و شناساندن آن به عنوان مسئله اي كه مربوط به زمان خاصي بوده و مدت آن سپري شده است. . .
6و7- مسلمانان بايد باور كنند كه منظور پيامبر از اسلام، همه اديان است چه نصرانيت باشد و چه يهوديت و مقصود تنها پيروان محمد (ص) نيست زيرا قرآن همه دينداران را مسلمان مي خواند. . .
8 و 9- بايد در اين خبر كه «يهوديان را از جزيره العرب بيرون رانيد»(87) و نيز اينكه «دو دين در جزيره العرب گرد هم نمي آيند»(88) ترديد افكند. . .
10- بايد مسلمانان را از عبادت بازداشت و در سودمند بودن آن ترديد افكند با اين دستاويز كه خدا از اطاعت انسان ها بي نياز است. بايد به سختي از حج جلوگيري كرد و از هر گردهمايي مسلمانان چون نماز جماعت و حاضر شدن در مجلس هاي حسين(ع) و دسته هاي عزاداري؛ چنان كه بايد آنها را به سختي از ساختن مساجد، زيارتگاه ها، كعبه، حسينيه ها و مدارس بازداشت.
11- بايد در خمس ترديد افكند و آن را تنها براي غنيمت هاي به دست آمده از جنگ با كفار واجب دانست و نه منافع كسب و كار. گذشته از آن خمس را بايد به پيامبر و امام پرداخت و نه عالم؛ ديگر اينكه عالمان با پول هاي مردم خانه، قصر، چهارپا و باغ مي خرند بنابراين خمس دادن به آنها شرعي نيست.
12- اسلام را بايد دين عقب ماندگي و هرج و مرج برشماريم؛ در عقايد مردم ترديد ايجاد كنيم و پيوند مسلمانان را با اسلام سست كنيم. واپس ماندگي و ناآرامي و دزدي در كشورهاي اسلامي را بايد به اسلام نسبت دهيم.
13- بايد پدران را از پسران جدا كنيم تا فرزندان به پرورش پدران گردن ننهند و تربيت آنان به دست ما بيفتد و ما آنان را از عقيده، تربيت ديني و پيوستگي با عالمان دور كنيم.
14- بايد زنان را تشويق كنيم كه عبا (چادر) از سر بيفكنند زيرا حجاب را خليفگان بني عباس رايج كردند و اين يك عادت اسلامي نيست. به همين جهت، مردم زنان پيامبر را مي ديدند و زن در همه امور وارد بود؛(89) آنگاه كه زن عبا (چادر) از سر افكند، جوانان را تشويق كنيم كه به سوي آنان بروند تا فساد در ميانشان افتد. در ابتدا بايد زنان غير مسلمان عبا (چادر) از سربردارند تا زنان مسلمان نيز سر در پي آنان نهند.
15- نمازهاي جماعت را بايد با نسبت دادن فسق به امام جماعت و آشكار كردن بدي هاي او و نيز دشمني انداختن - با شيوه هاي گوناگون - در ميان امام و پيروانش برافكند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
82- خاطرات صبحي، صص 24 - .31
83- خاطرات صبحي، ص .42
84- نورالدين چهاردهي، چگونه بهائيت پديد آمد، ص .135
85- صابئان جمعي از اهل كتابند كه با رها نمودن برخي باورهايشان به ستاره پرستي گرايش پيدا كردند.
86- يا ايها الذين آمنوا لا تأكلوا الربوا اضعفاً مضاعفه ً. . . سوره آل عمران (3) آيه .130 اين صفت «اضعافاً مضاعفه » در آيه شريفه، صفت غالب ربا را بيان مي كند و به هيچ روي رباي حرام را در دو يا چند برابر سود منحصر نمي سازد. قرآن كريم در سوره بقره آيه 278 مي فرمايد: «يا ايها الذ ين آمنوا اتقوا الله و ذروا ما بق ي م ن الربا. . . » يعني اي گرويدگان! تقواي الهي پيشه كنيد و آنچه از ربا بر جاي مانده است را وانهيد؛ از اين آيه و آيه هاي ديگر فهميده مي شود كه ربا به كلي حرام است.
87 -قال رسول الله (ص): اخر جوا اليهود و النصاري م ن جزي ره العرب . كنز العمّال ج 4، ص 382، حديث .11015
88- قال رسول الله (ص): لا يجتم ع دي نان في جزي ره العرب . كنز العمّال ج 12، ص 307، حديث .35148
89- اين سخن درست نيست و منابع تاريخ اسلام آن را تأييد نمي كند؛ خداوند متعال خطاب به زنان پيامبر مي فرمايد: و قرن في بيوتكن و لا تبر جن تبر جالجاهليه الأولي... (سوره احزاب (33) آيه 33) ]يعني اي زنان پيامبر![ در خانه هايتان بنشينيد و آرام گيرد و مانند دوره جاهليت پيشين، آرايش و خودآرايي نكنيد