نشست سه جانبه ايران، امريكا و عراق در بغداد همانطور كه بسياري از تحليلگران از جمله خود امريكايي ها پيش بيني كرده بودند، با تفوق و برتري آشكار ايران پايان يافت. امريكايي ها روز دوشنبه با دستي خالي پاي ميز آمدند در حالي كه ايران به آساني توانست فهرستي طولاني و مستند از اتهامات امريكا عرضه كند و درباره آنها توضيح بخواهد. لحن امريكايي ها هم بسيار نرم تر از آن بود كه از يك دولت پر ادعا و سلطه طلب انتظار مي رود. امريكايي ها گويي اين حقيقت را به خوبي دريافته بودند كه ايران نه متقاضي برگزاري اين نشست بوده و نه نيازي به آن دارد، و به همين سبب آن كه بايد اين فضا را آرام نگه دارد و دسترسي به نتيجه را تسهيل كند امريكاست.
ايران همانطور كه به طور رسمي هم اعلام شده بود، در حضور مقام هاي عراقي فهرست روشني از اتهاماتي را كه امريكا بايد به سبب سوء مديريت گسترده، همراهي با تروريست ها و توطئه عليه دولت منتخب مردم عراق پاسخگوي آنها باشد، ارائه كرد و موقعيتي به وجود آورد كه پس از اين آمريكايي ها مجبور باشند از موضع يك متهم فكري به حال خود بكنند و براي اين همه اتهام مستند پاسخي فراهم آورند.
حسن كاظمي قمي روز دوشنبه مسئوليت خود را با مهارت و خبرگي تمام انجام داد كه البته از ديپلماتي كار كشته چون او كه سوابقي گسترده و عميق در مطالعه و مديريت تحولات و بحران هاي منطقه خاورميانه دارد، جز اين هم انتظار نمي رفت. او سخنانش را با اعلام حمايت كامل ايران از دولت مالكي در همه ابعاد سياسي، امنيتي و اقتصادي آغاز كرد و بعد با آرامش تمام سلسله اي از مستندات درباره اوضاع امنيتي عراق را مطرح ساخت تا معلوم كند حل مشكل تروريسم در عراق، مستقيما در گرو حل مشكل اشغالگري در عراق است. قمي استدلال كرد اين امريكاست كه در عراق بي گناهان را مي كشد، زيربنا هاي اقتصادي، صنعتي و نفتي عراق را تخريب كرده است، اجازه تشكيل يك ساختار مقتدر دفاعي- امنيتي به دولت عراق را نمي دهد و اين دولت را از حيث آموزش و تجهيزات در وضعي نگه داشته كه در مقابل تروريست ها همواره دست پايين را داشته باشد، با تروريست ها هيچ مبارزه جدي نمي كند و در واقع خيال تروريست ها را از ناحيه خود به طور كامل آسوده كرده است و اين مجموعه اقدامات از ناحيه آمريكا به گونه اي بوده كه تاثير طرح هاي امنيتي مختلف در برقراري امنيت عراق را به طور جدي كاهش داده است. اين يعني اگر ناامني در عراق مقصري داشته باشد -كه دارد- آن مقصر همان امريكاست كه نه فقط به وظايف خود به عنوان يك دولت اشغالگر عمل نمي كند بلكه دست عراقي ها را هم در تامين امنيت خود بسته است. در مقابل تقريبا تمام رسانه هاي غربي اذعان كرده اند كه طرف امريكايي در مقابل مستندات ايران حرف خاصي جز تكرار برخي اتهامات كليشه شده نداشته است. برخي تحليلگران آشنا به موقعيت دستگاه سياست خارجي امريكا مي گويند از كسي مثل كروكر كه يك ديپلمات متوسط الحال با سوابقي معمولي است و هيچ اشراف ويژه اي نسبت به تحولات منطقه ندارد، بيش از اين هم انتظاري نيست، ضمن اينكه با اين احوال پريشان كه امريكا در عراق دارد، هر كس ديگري به جز كروكر هم رو به روي ايراني ها مي نشست، ناچار از سكوت و شنيدن بود. ايران در نشست بغداد كنار مالكي ايستاد و از امريكايي ها خواست كار عراق را به عراقي ها واگذار كنند و از دخالت در صحنه اي كه ربطي به آنها ندارد بپرهيزند. اين شروع خوبي است چرا كه نه فقط به امريكايي ها اجازه نمي دهد حتي به اين فكر كنند كه چگونه مي توانند با امكانات ايران مشكلات خود در عراق را حل كنند، بلكه امريكا را در جايگاه متهمي مي نشاند كه تازه بايد بيايد و در مورد قصورها و تقصيرهاي خود حساب و كتاب پس بدهد.
با اين حال در اينجا نكته اي هست كه بي توجهي به آن در ادامه اين روند آسيب هاي بسيار جدي در پي خواهد داشت. كيهان پيش از اين درباره مخاطرات نهفته در پاي ميز نشستن با امريكا به اندازه كافي هشدار داده است اما در نشست روز دوشنبه حادثه مهمي رخ داد كه بايد به طور خاص به آن پرداخت. مسئله اين است كه از ابتدا هم پيدا بود امريكايي ها با يقين به اينكه در مواجهه با ايران در موضع ضعف قرار دارند تلاش خواهند كرد با استفاده از روش هاي ديگر و در راس آنها بهره گيري از شيوه هاي عمليات رواني و تبليغات در بيرون از اتاق گفت وگو، ضعف خود پاي ميز را بپوشانند و به نوعي جبران كنند. اين پديده را ما در مذاكرات هسته اي نيز عينا تجربه كرده ايم، آنجا كه طرف هاي مذاكراتي به تعبير رييس جمهور پاي ميز التماس مي كنند و جلو دوربين رسانه ها تهديد. ديروز گفت وگو كنندگان امريكايي فاز نخست اين پروژه را كليد زدند. در حالي كه تمامي خبرهاي رسمي و غيررسمي از برتري آشكار ايران در اتاق گفت وگو حكايت داشت، رايان كروكر بلافاصله پس از پايان نشست در جمع خبرنگاراني كه از قبل در اتاقي گردآورده شده بودند، حاضر شد و در همان حال كه تلاش مي كرد فضا را آرام نگه دارد، چند دروغ شاخدار سر هم كرد تا به خيال خودش نشان دهد وضع امريكا در مقابل ايران آنقدر ها هم خراب نبوده است. از جمله آقاي سفير در اظهار نظري كه روز بعد (ديروز) تقريبا توسط همه رسانه هاي غربي به همان شكل بازتاب داده شد گفت ايران در اين نشست درخواست تشكيل يك كميته سه جانبه با همراهي عراق و امريكا را داده تا امور امنيتي عراق از طريق آن كميته مديريت شود و امريكا هم پذيرفته است كه اين درخواست را بررسي كند! اين در حالي است كه همانطور كه منابع ايراني -البته به فاصله چند ساعت پس از دروغ بافي كروكر- تاكيد كردند درخواست تشكيل چنين كميته اي در اصل توسط دولت عراق مطرح شده و ايران و امريكا پذيرفته اند آن را بررسي كنند. همين يك مورد نشان مي دهد كه امريكايي ها از همين حالا روي عمليات رواني به عنوان يك ابزار مهم براي ادامه كار خود در گفت وگو با ايران حساب كرده اند و اگر سستي و كاهلي فعلي كه ديپلماسي ايران در استفاده از ابزارهاي رسانه اي و شيوه هاي عمليات رواني گرفتار آن است ادامه يابد و چاره اي براي آن انديشيده نشود، هر روز از اين ناحيه دشواري ها و خسارت هاي جدي تري رخ خواهد نمود. سفير ايران به فاصله 3 ساعت پس از كروكر كنفرانس مطبوعاتي برگزار كرد و اگر چه بسيار منسجم تر و دقيق تر از او سخن گفت ولي كار از كار گذشته بود و رسانه هاي غربي با استفاده از مواد اوليه اي كه هيئت امريكايي براي تبليغ در اختيار آنها گذاشت، كار خود را كرده بودند.
گفت وگو با امريكا ولو در حالي انجام شود كه ايران از اعتماد به نفس كافي برخوردار و در صحنه خاورميانه از هر بازيگر ديگري قدرتمند تر است، بايد با هوشمندي فراوان و از جمله انديشيدن به تمامي آن زوايايي از موضوع كه بالقوه مي تواند خطرساز باشد، صورت بگيرد. درست است كه امريكايي ها در صحنه عمل كاملا خوار و گرفتار شده اند اما زبان دروغ گوي آنها هنوز به خوبي كار مي كند از اين روي گفت وگو با آمريكا مي تواند به منزله راه رفتن بر لبه تيغ باشد.
مهدي محمدي